خلاثه پارت 18
سلام ب عشقای خودم🤗🙂
.
.
.
اومدیم و خلاصه پارت جدید ک فردا راس ساعت 2 میزارم😉
.
#امیر: کی بهت گفت پاشی بری وسط تالار؟ اونم با اینهمه مرد غریبه! بشین اینجا پیش خودم..! دستشو محکم تو دستام فشردم!
#مارال: خوشم میومد امیر کم کم داشت بهم علاقه مند میشد! باورشم سخت بود برام! ک دستش رو بروم دراز شد و پیشنهاد رقص شو قبول کردم....
#رهام: با ورودم ب سالن و دیدن اون دختره کنار امیر برق از کلم پرید! خدای من...فک میگردم امیر سر کارم گذاشته!
#امیر: چرا انقد خوردی؟ جوری مست کرده بود هر چی از دهنش درمیومد! ک خودم و رسوندم بهش و خودش ولو کرد تو بغلم....
#دریا: با آدرسی ک دریا بهم داد راه افتادم سمت تالار ک دیدم رهامم رسید !....
______________
پیش بینی پیش بینی!😁
منتظر باشین......
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۹ ساعت 15:9 توسط بهار
|