خلاصه پارت ۵۶
#امیر
تصمیمم و گرفتم رهام! میخوام قانونای جدیدی درست کنم برای زندگیم میخوام دوباره و خوشحال شروع ب زندگی کنم!
#رهام
امیر پرواز داشت رفت! دریا متعجب گفت _امیر کجا رفت چرا گذاشتی بره خواستم حرف بزنم که صدای افتادن گوشی رو زمین اومد...
#مارال
کلافه کیفم و پرت کردم رو مبل اتاقش _الان تو شرکتیم پس نمیشه داد بزنی عشق من! چقد از این لحنش بدم میاد! +خوب گوشاتو وا کن! اصلا دلم نمیخواد تهدیدم کنی و بلایی سر امیر بیاری گوشت و میبرم میزارم کف دستت! بعد با خالت مسخره گفتم +عشقم!!! سریع از اتاق رفتم بیرون تا نصفه رفتم اما حس کردم کیفم و جا گذاشتم...........!
ادامه دارد.....
____
خوب خوب! خلاصه این پارت زیادی هیجان داره البته خواستم نزارم اما دلم نیومد قسمتای هیجانی رو ننوشتم! شنبه شب راس ساعت ۷ شب اینجا باشید!
عاشقتونم
+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم فروردین ۱۴۰۰ ساعت 20:39 توسط بهار
|