#امیر

تصمیمم و گرفتم رهام! میخوام قانونای جدیدی درست کنم برای زندگیم میخوام دوباره و خوشحال شروع ب زندگی کنم!

#رهام

امیر پرواز داشت رفت! دریا متعجب گفت _امیر کجا رفت چرا گذاشتی بره خواستم حرف بزنم که صدای افتادن گوشی رو زمین اومد...

#مارال

کلافه کیفم و پرت کردم رو مبل اتاقش _الان تو شرکتیم پس نمیشه داد بزنی عشق من! چقد از این لحنش بدم میاد! +خوب گوشاتو وا کن! اصلا دلم نمیخواد تهدیدم کنی و بلایی سر امیر بیاری گوشت و میبرم میزارم کف دستت! بعد با خالت مسخره گفتم +عشقم!!! سریع از اتاق رفتم بیرون تا نصفه رفتم اما حس کردم کیفم و جا گذاشتم...........!

ادامه دارد.....

____

خوب خوب! خلاصه این پارت زیادی هیجان داره البته خواستم نزارم اما دلم نیومد قسمتای هیجانی رو ننوشتم! شنبه شب راس ساعت ۷ شب اینجا باشید!

عاشقتونم