#مارال

ببینید اقای محترم لطفا اون خانم و اخراج نکنید من خودم اینجا رو پیدا کردم! نفهمیدم چیشد که سریع حرفش عوض شد و گفت چشم ب خاطر شما! بعد دستش و جلوم گرفت _من شاهرخم شما؟  +موحد ! خانم موحد ! _شما اسم کوچیک ندارین؟!....

#رهام

داداش مطمعنی میخوای برگردی؟ _درسته این خونه بوی مارال و میده! اما خونوادم منتظرن...اونا نباید قربانی اشکای من بشن!

#امیر

تا در و باز کردم اولین نفر مامان بود ک تا منو دید هیجانش رفت بالا و غش کرد...!

€___________________

منتظر باشین فردا شب!